اجتماعی, اعتیاد, شکرگزاری

قانون زمان

زمان و تایم

قانون‌زمان

 

سلام دوستان من مسافر این دنیا و همسفر شما هستم

در موضوع درخواست و قانون خواسته، زمان، عنصر بسیار مهمی است، زمان یکی از مراحل اصلی مرحله درخواست است، به این صورت که اگر شخصی خواسته‌ای برای درمان بیماری خود ندارد باید به آن زمان بدهیم تا این خواسته در درونش شکل بگیرد و فردی که خواسته دارد و میخواهد که به درمان برسد هم، باید به خودش زمان بدهد تا مسیر درمانش کامل شود و در مدت درمان تمام حواسش به درمان و مسیر درمان باشد،

فردی که مصرف کننده مثلاً روزی 5 گرم مواد مخدر شده، از روز اول که به این مقدار مصرف نکرده است، ابتدا روز اول با یک نخ سیگار شروع کرده، بعد از هفته‌ای یک نخ سیگار به روزی یک بسته سیگار رسیده و به مرور زمان و کم کم ماهی یکبار مصرف مواد مخدر به هفته‌ای یکبار تبدیل شده و بعد از آن هم هر روز و هر شب، وعده‌های مصرف مواد مخدر بیشتر و بیشتر شده و آخرسر هم که حتی در طول روز چندین و چند ساعت پیاپی مواد مصرف میکند تا فقط بتواند به صورت عادی حرکت کند و مانند انسان های عادی زندگی کند.

حالا باید این فرد بداند که برای خارج شدن از تاریکی، اعتیاد و رسیدن به درمان، زمان بسیار مهم است و عنصر زمان یکی از مهمترین مراحل در مرحله خواسته میباشد و این عنصر را نمیشود حذف کرد، شاید جاهای دیگری باشند که به عنصر زمان توجه نکنند و این عنصر را نادیده بگیرند، از نظر ما این عنصر برای رسیدن به یک رهایی مستدام و پایدار، لازم و ضروری است، در کمپ های ترک اعتیاد اجباری و یا جاهای دیگر میخواهند در مدت زمان کوتاه به طور مثال در مدت ده روز یا حتی کمتر، فرد مصرف کننده را به درمان برسانند و از مسیر اعتیاد خارج کنند،

شما میتوانید نتیجه این کار را در سطح جامعه به وضوح مشاهده کنید، بارها اتفاق افتاده است که در بعضی از این کمپ ها افراد با یک نوع مصرف مواد مخدر وارد کمپ میشوند، در مدتی که در کمپ اقامت دارند و با دیگران گفتگو میکنند.

با مواد های مخدر دیگر و روش های مصرف مختلف آشنا میشوند و چیزهای جدیدی یاد میگیرند، در نتیجه وقتیکه از آنجا خارج میشوند دیگر مواد مصرفی قبلی خود را ادامه نمی دهند و با مواد مخدر دیگری مصرفشان را ادامه میدهند و یا بعضی از افراد با مصرف یک نوع ماده مخدر وارد کمپ میشوند و بعد از مدتی که از آنجا خارج میشوند چند ماده مخدر را به صورت همزمان مصرف میکنند، حتی افرادی که خواسته رهایی از مواد مخدر را دارند باید عنصر زمان را مورد توجه خود قرار دهند و هیچگاه عجله ای برای رهایی و درمان نداشته باشند،

همانطور که به صورت کم کم و پله پله به مواد مخدر وابسته شده اند و مصرفشان روز به روز افزایش یافته است به همان صورت هم باید برای درمان خود زمان بگذارند و عنصر زمان را هرگز فراموش نکنند، پس عنصر زمان بسیار بسیار مهم است و همیشه باید مرحله زمان را در نظر بگیریم تا به نتیجه دلخواه که رهایی و بی نیازی به مصرف مواد مخدر است برسیم و در مسیر نور، روشنایی و ارزش ها حرکت کنیم تا به مقصد برسیم.

درضمن نباید فراموش کنیم که زمان در شرایط مختلف به صورت متفاوتی میگذرد، مثلاً گذر زمان برای فردی که در حال انتظار است با فردی که در حال رسیدن به مقصد است به صورت متفاوتی میگذرد، شخصی که در محل قرار منتظر رسیدن شخص دیگری است، زمان برایش به کندی میگذرد ولی برعکس فردی که در حال رساندن خود به محل قرار است، زمان برایش به سرعت سپری میشود و در کمال تعجب میگوید چرا زمان انقدر زود میگذرد، پس همیشه این را مد نظر داشته باشید که زمان برای فردی که در شرایط سختی و مشکلات است به کندی میگذرد ولی زمان برای شخصی که در خوشی و سرخوشی است به سرعت میگذرد،

حتماً برای شما هم پیش آمده است که زمانی برایتان دیر یا زور گذشته باشد، وقتی به مادرم میگفتم این هفته چه زود گذشت در جوابم میگفت ظاهراً خیلی بهت خوش گذشته و برعکس وقتیکه میگفتم این هفته چرا تا این اندازه طول کشید و تمام نمی‌شود باز در جواب این حرفم میگفت انگار خیلی بهت سخت گذشته، پس این را همیشه مد نظر داشته باشید که زمان، برای شخصی که در حال سپری کردن سختی و مشکلات است کندتر میگذرد نسبت به کسی که در حال خوب و خوش یا عادی دارد زندگی را سپری میکند.

زمان و نظریه نسبیت از دیدگاه قرآن

ما مسلمانان بسیار بسیار خوشبخت و خوش شانس هستیم که کتابی به این دقت در دستمان داریم که برای هر مسئله‌ای راه حلی و برای هر دردی دوایی دارد، از نظر من این کتاب کامل‌ترین کتاب آسمانی است که در بین جهانیان وجود دارد و اگر به آن دقت کنیم و کمی تأمل نماییم میبینیم که واقعاً برای کوچکترین مسائل و بی‌ارزشترین مسائل هم در قرآن چیزی نوشته شده است، و به قول خود کتاب، برای آنانکه دقیق شوند و تفکر نمایند نشانه‌ها بسیار است. حتی قانون نسبیت که همه به صورت کم و بیش از آن باخبرند در قرآن مطرح شده است، کمی بیشتر بدانیم و کمی راجب این قضیه بیشتر گفتگو میکنیم.

وَ إنَّ یوماً عِندَ رَبِّکَ کَاَلْفِ سَنَهٍ مِمّا تَعُدّونَ (سوره حج آیه 47)

و یک روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سال‌هایی است که شما می‌شمارید.

 

بگذارید برای آن دسته از دوستان که مانند خود من تازه در مورد نظریه نسبیت شنیده‌اند بیشتر توضیح بدهیم تا در ابتدا ببینیم اصلاً نظریه نسبیت چیست. نظریه نسبیت میگوید که: گذر زمان امری مطلق و ثابت نیست، بلکه سرعت و یا کندی آن در شرایط گوناگون متفاوت است. به طور مثال هنگامی که می گوییم اتومبیلی با سرعت 180 کیلومتر بر ساعت در یک جاده ح‍رکت میکند، در حقیقت مقدار حرکت ماشین را نسبت به اشیا و اشخاص ساکن سنجیده‌ایم و گرنه همین اتومبیل، نسبت به اتومبیل دیگری که با سرعت 100 کیلومتر بر ساعت حرکت میکند، تنها 80 کیلومتر بر ساعت سرعت دارد، همچنین سرعت آن نسبت به اتومبیل سومی که سرعتش 180 کیلومتر بر ساعت است، صفر خواهد بود.

حالا اگر سرعت آن را نسبت به هواپیمایی بسنجیم که 800 کیلومتر بر ساعت حرکت میکند، سرعت آن برابر منهای 620 کیلومتر بر ساعت خواهد بود. این مقایسه‌ها و نسبت سنجی‌ها در قلمرو جهان مادّی و طبیعی است. همین مقایسه را میتوان عیناً نسبت به جهان غیر مادّی و مجرّد نیز منظور داشت. آیا زمان در جهان مادّی و غیر مادّی به طور یکسان جریان دارد؟ آیا اصولاً در جهان غیرمادّی، زمان جریان دارد؟ به بیان دیگر، رابطه زمانی میان جهان مادّی و جهان مجرّد (مثلاً عالَم برزخ) چگونه است؟ این ها مسایلی هستند که دست ما به آسانی، به آسمان بلند آن نمیرسد، ولی آیاتی در این باره وجود دارد که چشم اندازهای روشنی را فراروی ما قرار میدهد. برخی از این آیات، آنهایی هستند که به مسأله «نسبیت زمان» اشاره دارند. یکی از آن آیه ها همین آیه ای است که قبل تر مثال زدیم :

 

وَیسْتَعْجِلوَنَک بِالعَذابِ ولَن یخِلفَ وَعْدَهُ وإنَّ یوماً عِندَ رَبِّکَ کَألفِ سَنَهٍ مِمّا تَعُدّونَ (سوره حج آیه 47)

آنان از تو می‌خواهند که در عذاب دادنشان شتاب شود؛ در حالی که خداوند هرگز از وعده خود تخلّف نخواهد کرد و یک روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سال‌هایی است که شما می‌شمارید.

 

چنان که در این آیه می‌بینیم یک روز قیامت به اندازه هزار سال قلمداد شده است، به راستی، اگر از ما بپرسند قیامت کی بر پا خواهد شد، چه پاسخی خواهیم داد: هزار سال دیگر؟ یک میلیون سال دیگر یا یک میلیارد سال دیگر؟ گروهی همین پرسش را از پیامبر (ص) پرسیدند:

یسْئَلونَکَ عَنِ السّاعَهِ أیانَ مُرسیها قُلْ إنّما عِلمُها عِنْدَ رَبّی لایجَلّیها لِوَقِتها إلاّهُوَ (سوره اعراف آیه 187)

درباره‌ی قیامت از تو می‌پرسند که کی فرا میرسد؟ بگو: «علمش تنها نزد پروردگار من است و هیچکس جز او (نمیتواند) وقت آن را آشکار سازد»

 

در این آیه، تکیه بر این است که علم به زمانِ برپایی قیامت، تنها در اختیار خداوند است و بس، آیات دیگر به همین پرسش، به گونه دیگری پاسخ می دهند:

إنَّهُم یرَونَهُ بعیداً وَ نَراهُ قریباً (سوره معراج آیه 5 و 6)

آن‌ها آن روز را دور می‌بینند و ما آن را نزدیک می‌بینیم.

 

چرا چنین است؟ چرا مردم، قیامت را دور می‌بینند، ولی خداوند نزدیک می‌بیند؟ آیا جز این است که گذر زمان، نزد خداوند و مردم یکسان نیست؟ همین تفاوت گذر زمان (نسبیت زمانی) را در داستان اصحاب کهف به روشنی می‌بینیم. هنگامی که جوانان یکتا‌پرست در عهد دقیانوس(نام یک امپراطوری ) برای برپایی دین خویش به پا خواستند و آنان را تعقیب میکردند مأموران چاره‌ای نیافتند جز آن که در انزوا و خلوت کوه پناه گیرند. آنان به قدرت خداوند، در خوابی بس دراز فرو رفتند و پس از سیصد و نه سال که از خواب برخاستند، یکی از آنان پرسید: چه مدّت خوابیدید؟

قالَ قائُل مِنهُم کَمْ لَبِثْتُم قالوا لَبِثنا یوْماً أو بَعْضَ یومٍ (سوره کهف آیه 19)

گفتند: یک روز یا بخشی از یک روز

یک روز و بخشی از یک روز کجا و سیصد و نه سال کجا؟ به راستی، آیا زمان برای کسانی که زندگی عادی و معمولی را سپری می‌کردند با جوانانی که در دل غار خفته بودند، یکسان می‌گذشت؟ فردی را در نظر بگیریم که از نیمه‌ی شب (ساعت 12) تا بامداد (6 صبح) درخواب بوده است. فرد دیگری به طور هم زمان، کنار او همان مدّت را بیدار مانده است.

آیا گذشت زمان در نظر این دو نفر یکسان خواهد بود یا آن که فرد بیدار، زمان را طولانی‌تر احساس میکند؟ آیا زمان برای دو نفر، که هر دو در خواب به سر میبرند ولی یکی از آنان خواب‌های خوش و شیرین میبیند و دیگری که دچار کابوس و خواب‌های وحشتناک شده است، یکسان میگذرد؟ هرگز. علّت این تفاوت در ارزیابی‌ها چیست؟ اگر از ما درباره عمر «برزخی» اولین انسان‌هایی که در کره زمین از دنیا رفته اند بپرسند، خواهیم گفت: (مثلاً) یک میلیارد سال گذشته است. اگر همین پرسش را از خود کسانی که در عالم برزخ به سر میبرند بپرسیم، چه پاسخی خواهند داد؟ این مدّت طولانی در نظر آنان،چیزی بیش از یک تا ده روز نبوده است. به این آیه توجّه کنید:

یتَخاَفتُونَ بَینَهُمْ إِن لَّبِثْتُم إلاّ عَشْراً. نَحْنُ أعْلَم ُ بِما یقولونَ إذْ یقولُ أمْثَلُهُم طَریقَهً إن لَبِثْتُمْ إلاّ یوْماً (سوره طه آیه 103 و 104)

آنان آهسته با هم گفت و گو میکنند.[بعضی میگویند:] تنها ده شبانه روز [در عالم برزخ] توقف کردید. ما به آنچه آنان میگویند، آگاه تریم؛ هنگامی که نیکو روش‌ترین آنان میگوید: شما تنها یک روز درنگ کردید.

 

عواملی که باعث میشود زمان را کوتاه یا بلند احساس کنیم، گوناگون است، مانند: سختی یا راحتی مسیر، آگاهی یا غفلت از مسیر، خواب یا بیدار بودن و عوامل دیگر که بررسی آنها، بحثی مستقل می‌طلبد.

 

با ارسال نظرات و پیشنهادات خود، مارا در ارائه بهتر خدمات یاری کنید.

با تشکر از همراهی شما دوستان عزیز

مسافر(مسیرسبز)

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *