اجتماعی, اعتیاد, پایه, سلامت

انحـــــــرافـ سَـــرِ ســـــــوزن

انحراف به اندازه سر سوزن

 

انحــــــــرافـ ســَرِ ســـوزن

سلام دوستان من مســافر این دنیا و همسفر شما هستم

در این دنیا هیچ اتفاقی به یکبـاره و یکجـا رخ نمی دهد. همیشه افرادی هستند کـه می‌خواهند ره صـد سـاله را یک شبه بروند. یک شبه پولدار شوند، یک شبه به ثروت برسند، در عرض ده روز به درمان و یا تـرک مصـرف برسند شاید حتی خودمان هم گاهی خواسته باشیم موضوعی به یکباره حل شود ولی اگر صادقانه نظر کنیم می‌بینیم که هیچ اتفاقی، اتفاقی نیست و ممکن نیست که به یکباره اتفاقی رخ بدهد و اگر هم بشود و کسی باشد که یک شبه به نتیجه ای رسیده باشد باز سرانجام خوبی نخواهد داشت. هیچوقت نمیشود چیزی را یک شبه از دست داد یا به دست آورد.

برای از دست دادن هم باید زمان سپری شود چه برسد به اینکه بخواهیم چیزی به دست آوریم. هیچ مصرف کننده‌ای یک شبه به 5 گرم مصرف مواد نرسیده که حالا بخواهد در مدت چند روز به درمان برسد. برای رسیدن به درمان زمان لازم است، برای ثروتمند شدن زمان لازم است، برای تغییر زمان لازم است. انحراف از مسیر اصلی ناگهانی رخ نمیدهد.

ایـن نکته را هرگـز فراموش نکنید چون مساله بسیـار مهمی است. گاهـی بعضـی از دوستـان تمـاس می‌گیـرند و می‌گوینـد الان کـه حـال مـا خیـلی خوب شده، روی پله‌های درمـان قرار داریم و طبق برنامه درست پیش می‌رویـم، حالا اگـر آخر هفته، زمانی را با دوستـان در باغی مشغول خوردن و نوشیدن محـرک و مخـدر کنیم مشکلی پیش می‌آیـد؟ بایـد خدمت این دسته از دوستان اعلام کنم کـه خـارج شدن از مسیر اصلی یکـباره اتفاق نمی‌افتد.

همین یـک‌بار، یـک بارها باعث شد کـه مـا به عمق تاریکـی‌ها کشیده شدیم و متاسفانه بعضی از افراد به محض اینکه در راه درست قـرار می‌گیرند خیـال می‌کنند کـه همه چیز تمـام شده و میتونن هفته‌ای یـک بار یا هر چند وقت یک بار با دوستان خود جمع شوند و به نوشیدن مشروبات الکلـی یا مصـرف مواد مخـدر بپردازند. ببینید دوستان روزی یک بار یا هفته‌ای، ماهی، سالی یک بار انجام دادن این کـار مهم نیست، مهم حرکت به سمت ضـد ارزش‌هاست کـه با مصـرف همین مقـدار کــم هـم دوباره شما را از مسیـر اصـلی خـارج خواهد کـرد.

 

جهت مشـاوره رایگـان درمـان اعـــتیاد کـلیک کـنید

 

خیلی چیـزهای دیگـری وجود دارد که میتـواند حـال مـا را خوب کنـد. بایـد از موارد ارزشی انـرژی خود را تـامین کنیم نه از موارد ضـد ارزشی، در غیـر این صـورت درمـانی اتفاق نیـافتاده است. اینطـوری کـه فقط مصـرف یک چیـزی رو قطع کردیم و حالا تصور می‌کنیم کـه آزاد و رهـا شدیم پس می‌تونیم هفته‌ای یـک بار الکـل هم بخوریم، یا چی بشه سـالی یـک بار عروسی دعوت بشیم و بخواهیم با وارد کـردن چیزی از بیرون به داخل جسـم خوش باشیم، منحـرف شدن از مسیـر اصـلی همینطـور اتفاق میافته.

مثلاً شما می‌خواهید از مشهد برید تهـران و تـوی یک جـاده مستقیم در حـال حـرکت هستی کـه ایـن مسیـر مستقیم تـا تهـران ادامـه داره، حـالا اگـر در ابتدای مسیـر یـک میلیمتـر فرمون رو بچـرخونی یا کج بگیریش به نظـرتون به تهـران می‌رسید یا از جای دیگـری سـر در میاری؟ ایـن یـک میلیمتـر کـه اصـلاً مهم نیست کـه ولی نتیجـه چی میشه ؟ می‌بینـی از کشـور دوست و همسـایه محتـرم افغانسـتان سـر درآوردی. پس خیـال نکنیـد کـه دیگه تموم شـده و هـر کـاری کـه نفستون ازتون خـواست میـتونید انجـام بدید و بهش عمـل کنیـد. نفس عمـاره بایـد یـاد بگیـره از مـا اطاعت کنه نه اینـکه مـا از اون اطاعت کنیـم.

اگـر کمی فکـر کنیـم می‌بینیم کـه از همـون روز اول هـم همینطـوری کـم کـم شـروع کردیـم به مصـرف، تا اینـکه به کجـا رسیدیم. شیطان رجیم دقیقـاً مثـل یـک موریـانه آهستـه و پیـوسته کـارش را انجـام میـده، اگـر بخـوای از اینجـایی کـه هستی بـری کـره مـاه با کمتـرین انحـراف حتی به انـدازه سـر سـوزن مسیـرت کـلاً عـوض میشه و اصـلاً معلـوم نیست دیـگه از کجـا سـر در میـاری. پس اگـر کسـی میگه آقـا حـالا این مجـلس و دوره همـی و حـالا همین یه بـاره کـه میخـواد اتـفاق بیـافته بایـد به ایـن نکتـه توجه داشته باشه کـه همون یـک بـار اتفـاق است کـه بـاعث میشه ایـن قضـیه دوبـاره شـروع بشه و اون شخصـی کـه فکـر میکنه میتـونه و از پـسش بر میـاد بایـد بدونه کـه بـرای تمام کسـانی کـه درگیـر مصـرف مـواد مخـدر میشن همین اتفـاق میافته و خیال می‌کنند.

به قول معـروف مــرگــــ بـرای همسایه است و میگن فلانـی درگیـر شـده ولی من حواسـم هست و میـدونم کـی مصـرف کـنم کـی نکنم من مصـرف کننده نمیـشم من میـزان مصـرفم رو کنتـرل میـکنم، ایـن دقیقـاً همون بـاوری است کـه شیـطان رجـیم میخـواد درون شما بـوجود بیـاره، شما یکبـار مصـرف میکنـی بعـدش اتفاقـی میـافته و یـک پولـی به دستت میـرسه و تـو میخـوای از ایـن سطحـی کـه هستـی یـک جایـگاه بالاتـری داشته باشـی باز دوبـاره مصـرف میکنـی و بـار دوم یـک مسـأله دیـگه و بـار سـوم و به یـک چشـم به هم زدن این قضـیه شـروع میشه و می‌بینید کـه گـرفتار شدید. امـا همون لحظـه‌ای کـه من ایـن پیشنـهاد‌ها را رد میـکنم دقیقـاً زمـانیه کـه تعهد خـودم رو به ایـن پـاکـی و رهـایـی ثـابت می‌کنـم و نشـون میدم کـه هیـچ چیــزی نمیتـونه برنـامه زنـدگـی درست و اصـولی من رو تغییـر بـده.

گاهی مسائلی در مسیر درمــان ما پیش می‌آید که برای ما مانند آزمایش و امتحان است. مثـلاً قـرار بوده سـاعت 7 صبـح بیـدار بشم و دارو مصـرف کنـم امـا ساعت 11 ظهر بیـدار شـدم و با خـودم میگـم خب الان هم جزء صبح حساب میشه دیگه اشکالی نداره و دارو میخورم در صورتیـکه مشـاور به مـا گفته اگـر وعده صبـح را ساعت 7 نخوردی بایـد تـا وعده بعدیت کـه ظهـر باشه صبـر کنی، اگـر من متعهد باشم و تا وعده‌ی بعدیم صبـر کنم، به شما قـول میـدم کـه وعده‌ی بعدیتون خیلی بیشتـر از اون چیزی کـه فکـر میکنیـد روی شما اثـر میذاره ولـی اگـر همون ساعت 11 مصـرف کنم، چون وعده‌هام رو خراب کـردم کـلاً اون روز خـراب میشه، ساعت 2 دوباره دارو مصـرف میکنـم و حـالم بد میشه و این مسیـر تکـرار میشه.

یا یکبـار دیگه به هر دلیلی گریـز میزنم اینجـا هم بایـد درس بگیـرم کـه این گریـز نتیجه خوبی داشت یـا نتیجه بـد داشته بـرام، اگـر خـوب بوده کـه خب برگـردم به دوران مصـرف و اون راه را ادامه بـدم ولی اگـر به ایـن باور منطقی رسیده باشم کـه حـال من رو بـد کـرد، پس بایـد بـرای خـودم عهـد بزارم کـه دیگه سـر سـاعت و طبـق برنـامه پیش برم، شکـرگـزاری‌ها را انجـام بـدم، چـهل‌پـله_چـهل‌راه رو گـوش بـدم، بخونم و بنـویسم، مشـارکت کنم، پیـاده روی کنـم، اول صبح از خـواب بیـدار بشم و در طـول روز نخـوابم، آب به اندازه کـافی بنوشـم. اگـر ایـن مـوارد رو هـر انسـانی انجـام بـده و به اون‌ها متعهد باشه حـالش بهتـر میشه و بـاید بدونیم کـه انحـراف سـَرِ سـوزنِ مـا انحراف سَـرِ سـوزنی نیست و معلـوم نیست کـه از کجـا سـر در بیـاریم.

ممنـونم از اینکه به من فرصـت خدمـت گـذاری دادیـد، شما را به قدرت مطلق، الله مهـربـان میسپـارم.

 

با ارسال نظرات و پیشنهادات خود، ما را در ارائه بهتر خدمات یـاری نمائید

با تشکر از همراهی شما دوستان عزیز

مسـافر (مسـیــرسـبــز)

مطالب مرتبط

دیدگاهی در مورد “انحـــــــرافـ سَـــرِ ســـــــوزن

  1. رها شده گفت:

    سخنی که از دل برآید، به پل هم می‌نشیند.
    خدا قوت بسیار عالی بود.
    لذت بردم..

  2. صادق گفت:

    خیلی قشنگ بود
    انشالله رهایی و درمان همه مصرف کننده ها

  3. ناشناس گفت:

    خسته هستم خسته هستم آقای مسافر از خودم بدمم میاد همه چیامو نابود کردم ارزشام اژ بین رفت! میخام برم که نه دیگران ناراحتم باشنو نه خودم بیشتر از این بی ارزش بشم و قلبمزخمیت. بشه .خدا نگهدا دکتر جان مرگه خاموش رو در آغوش میگیرک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *