اعتیاد

شناخت نفس و اهمیت خواسته

شناخت نفس و اهمیت خواسته

 

سلام دوستان من مسافر این دنیا و همسفر شما هستم

بهترین سلاح در مقابل تاریکی و دور شدن از آن که همیشه باید همراه خودمان داشته باشیم، دانایی است. برای دور شدن از تاریکی و حرکت به سمت نور و روشنایی باید دانش خودمان را بالا ببریم و دست پر به مبارزه با تاریکی بپردازیم، دشمنی بسیار قدرتمند و قوی داریم و باید مسیر های احتمالی حمله نیروهای تاریکی را بشناسیم و بدانیم چگونه با آنها مقابله کنیم تا در این جنگ داخلی خودمان، پیروز میدان باشیم.

برای شناخت هر چیزی ابتدا باید اجزاء آن را بشناسیم و برای شناخت خودمان، در ابتدا باید بدانیم که انسان دارای دو بخش است، بخش آشکار و پنهان.

بخش آشکار انسان

همانطور که از نامش پیداست به بخشی گفته میشود که آشکارا در ظاهر انسان قابل مشاهده است، مانند دست، پا، سر و غیره. این اجزاء هرکدام برای انجام دادن کارها وظیفه ای را به عهده دارند و هرکدام کار خاصی را انجام میدهند که همه ی ما کاملاً با آنها آشنا هستیم و سرو کار داریم.

بخش پنهان انسان

این بخش انسان قابل مشاهده نیست و بسیار تا بسیار مهم است، باید هر انسانی برای شناخت خودش این بخش و اجزاء آن را بیشتر بشناسد تا بهتر بتواند در مسیر زندگی قدم بردارد و زندگی کند. اجزاء این بخش شامل: روح، مغز، آرشیو، نفس، حس یا احساسات و … . مهمترین قسمتی که میخواهیم در مورد آن صحبت کنیم نفس است.

 

نفس

نفس آن چیزی است که در ظاهر و باطن، تعیین موجودیت میکند و نشانه اش این است که خواسته دارد، خواسته های ما از طریق نفس صادر میشوند و هر شخصی بسته به میزان حرکتش در مسیر ارزش ها و یا ضد ارزش ها، نفس او خواسته های متفاوتی دارد. شاید برایتان سوال شود که تعیین موجودیت میکند یعنی چه، با ذکر مثالی برایتان توضیح میدهم، نفس هر موجودی باعث به وجود آمدن آن موجود میشود، مثلا نفس درخت، درخت را به وجود می آورد، نفس گرگ، گرگ را به وجود می آورد و نفس انسان، انسان را، حالا کار نفس این است که درخواست های متعددی دارد و باید به این درخواست ها پاسخ داده شود، تصور کنید که در شهری زندگی میکند که حاکمی قدرتمند دارد و در این شهر مردمان زیادی زندگی میکنند که نقش همان نفس ما را دارند، هر کدام از این مردم خواسته ای دارد و به دنبال این است تا راهی پیدا کند که به خواسته خودش برسد، برای به اجرا در آوردن خواسته اش تا پیش حاکم هم میرود، این مردم میتوانند از هر نوعی باشند، در بین آنها دزد هم هست، پلیس هم هست، آدم خوب و نیکوکار هم هست، انسان بد و شرور هم هست، و همه در تلاش هستند تا به خواسته ی خودشان برسند حالا چه از راهش و چه از بیراهه. اگر اکثر مردم مردم خوبی باشند شهر به سمت نور و در مسیر درست حرکت میکند ولی اگر اکثر مردم شرور باشند خب اوضاع شهر مشخص است، در اینجا ما باید جایگاه حاکم شهر را بهتر و بیشتر بشناسیم.

عقل

شاید با خودتان فکر کنید که عقل همان مغز است که در سر انسان جای دارد و دیواره ای به اسم جمجمه از آن محافظت میکند، باید بگوییم که مغز از اجزاء بخش آشکار انسان است چراکه دارای جرم است و قابل روئیت، جای عقل در سر انسان و مغز نیست، مغز یک سیستم بسیار دقیق و هوشمند است که پالس های الکتریکی که از نقاط مختلف بدن دریافت میکند را به پیغام های قابل فهم تبدیل میکند. پس عقل با مغر تفاوت دارد، کار عقل حکمرانی بر این شهر است و باید بتواند دستورات لازم را برای به اجرا در آوردن خواسته های نفس صادر کند و از همه مهمتر اینکه باید بتواند تشخیص دهد که کدام دسته از این خواسته ها معقول و کدام دسته غیر معقول هستند، شاید یکی از این خواسته ها که مانند مردم شهر هستند بخواهد با زیرکی کاری انحام بدهد که به نفع شهر نیست، حاکم باید بتواند از نیت این مردم باخبر شود و دستورات درست را در مسیر ارزش ها و روشنایی صادر کند تا انسان به آرامش و کمال برسد.

نگهبانان دانایی

خوشبختانه حاکم تنها نیست و همیشه نگهبان هایی در اطراف کاخ، از او مراقبت میکنند، اجازه ورود به هر شخصی را نمی دهند و حواسشان به همه چیز هست، این نگهبانها کارشان تشخیص ماهیت افراد و یا همان خواسته هایی است که به سمت حاکم می آیند و میخواهند حکم به اجرا در آوردن خواسته ی خودشان را از حاکم بگیرند، اگر این نگهبان ها ضعیف و ساده باشند هر فردی با هر خواسته ای میتواند از آنها عبور کند و به حاکم برسد و حکمی برای به اجرا در آوردن خواسته اش بگیرد. گاهی اوقات بعضی از خواسته ها وقتی به اجرا در می آیند، خسارتی به جسم و روح انسان وارد میشود که جبرانش بسیار مشکل است. مانند همین داستان اعتیاد.

 

 

روزی یکی از مردم شهر نزد حاکم رفته و از او خواسته که برای بهتر شدن حال همه ی مردم، حکم بدهد تا موادی مصرف شود که باعث سرخوشی و ایجاد شهر شاد و سلامت باشد، اگر نگهبانان و حاکم این شهر دانا بودند، این پیشنهاد و خواسته را رد میکردند، زیرا میدانستند این بزرگترین دروغ است که مواد باعث میشود حال ما خوب شود، مواد مانند بنزینی است که ما روی سوخت بدن میریزیم، آتش گر میگیرد ولی در واقع آن چیزی که در حال سوختن است همان موادی است که ما خودمان آنها را داریم و بدنمان به طور طبیعی آنها را میسوزاند تا انرژی کافی برای انجام کارها را داشته باشیم، تنها کاری که مواد مخدر با بدن انسان میکند این است که سرعت سوخت و ساز مواد داخلی بدن را بالا میبرد، برای همین است که پس از آن انسان دچار خماری میشود. بدن برای سوخت و ساز دوباره به آن مواد نیاز  دارد ولی ما قبلا آنها را با سرعت زیاد به آتش کشیدیم، از این به بعد بدن به مواد خارجی وابسته میشود و از این به بعد باید موادی که قبلا داخل بدن وجود داشت و تولید میشد را، از بیرون وارد کرد، ولی اگر نگهبانان دانایی زورشان زیاد باشد و زرنگ باشند، به هر خواسته ای که نامعقول و به قول خودمان ضد ارزش است اجازه ورود نمی دهند و از خیلی از اتفاق ها جلوگیری میکنند.

همیشه باید این نگهبان ها را تقویت نمود و در حالت آماده باش قرار داد، این کار فقط با افزایش دانایی امکان پذیر است، هر چقدر فرد دانایی اش بیشتر باشد به همان میزان هم انتخاب های اشتباهش کمتر میشود و هرچقدر که دانایی فرد کمتر باشد به همان میزان انتخاب های اشتباهش هم زیاد میشود و حکم به اجرای دستوراتی میدهد که برای جسم خوب نیست، مثلا وقتی فردی نمیداند که با کشیدن اولین نخ سیگار چه اتفاقی درونش رخ میدهد و حتی لذتی که با کشیدن سیگار به او دست میدهد از کجا می آید و نتیجه ی چه فرایند الکتریکی، شیمیایی درون بدن است، پس نمیتواند جلوی سیگار کشیدن مقاومت کند و تبدیل به فردی میشود که باید همیشه سیگار بکشد تا حالش خوب شود.

هرچقدر بیشتر بدانیم کمتر خطا میکنیم. به امید روزی که دانش و آگاهی بالایی داشته باشیم و خواسته ی نامعقول در ذهنمان هم شکل نگیرد.

 

با ارسال نظرات و پیشنهادات خود، مارا در ارائه بهتر خدمات یاری کنید.

با تشکر از همراهی شما دوستان عزیز

مسافر

دیدگاهی در مورد “شناخت نفس و اهمیت خواسته

  1. رضا الف گفت:

    نفس اژدرهاست او کی مرده است / وسیله نرسیده خمار افتاده است
    هزینه چه مبلغ ست و تضمین هم لابد نیست که خواهید گفت خودش نخواست!!!!!!!

  2. مسافر گفت:

    خواسته
    یعنی
    حرکت در راه رسیدن
    بهانه
    یعنی
    هر دلیلی برای نرسیدن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *