همراه، باید قدرت این را داشته باشد که اگر مسافرش از تعادل خارج شد، بتواند او را آرام کند؛ نه اینکه بهطور مثال مسافر میخواهد شیشه را بشکند اما رفتار همراه باعث شود که رگ خود را بزند و یا مصرف شخص مصرف کننده قرص بوده که همراه، در قطع کردن قرصها قصد کمک داشته است اما عملی انجام داده که شخص، خود را از طبقه پنجم به پایین پرت کند.
سلام دوستان من یک همراه هستم.
سپاسگزار قدرت مطلق هستم که به من فرصت این را داد تا به آگاهی بپردازم و پناه میبریم به او از جهل و نادانی خودمان که بزرگترین دشمن خودمان است.
حال من خوب است امیدوارم حال شما هم خوب باشد.
در رابطه با همراه خدمت شما بگویم که مهمترین جریان در قضیه این کلمه همراه، پسوند « هم » است کلماتی که پسوند «هم» دارند را نگاه کنید و پیدا کنیم کلماتی را که با «هم» شروع می شوند این نکته بسیار حایز اهمیت است.
کلمه همکار یعنی فردی که با ما در حال کار کردن است و یا دو نفری که یک کار مشترک دارند را همکار می گویند.
کلمه همسایه یعنی دو نفر که یک سایه داشتند، دو نفری که خانه هایشان در کنار هم و نزدیک هم است و ایجاد یک سایه را می کنند همسایه گفته میشود.
کلمه هم بازی دو نفری که با هم یک بازی را انجام می دهند می شوند همبازی.
و اما کلمه مقدس «همراه»
همراه یک کلمه بسیار بزرگ است و شرایط خاصی دارد. چون دو نفری که با هم یک راه و یک مسیر را می روند به آن دو نفر می گویند که این دو همراه هم هستند.
می گویند که من همراه فلانی هستم و هرکجا او برود من هم با او هستم.
همراه بودن یک برنامه تکاملی است وقتی که من با یکی همراه هستم ، هم مسیرش هم هستم، یعنی قدم هایی که او بر می دارد من هم برمی دارم درست است با کفش او قدم بر نمی دارم و راه نمیرم ولی من در مسیر این فرد قرار دارم. وقتی مسیر سبز به مصرف کننده ای که در طول این پله ها سفر می کند و برنامه میدهد میگوید که همراهت را معرفی کن سوال پیش می آید که همراه چیست ؟!
مسیر سبز پاسخ می دهد آن کسی که بیشتر از همه با شماست و نقش مهمی در زندگی شما ایفا میکند آن همراهت می شود .
همراه ممکن است همسرم باشد چون بیشترین وقت و ارتباطاتی که من در زندگیم دارم با همسرم هست، خوب این می شود یک همراه خیلی خوب.
یا مثلاً میگویند : همراه من، مادرم است و او نقش مهمی در زندگی من ایفا میکند و ساعت های بسیار زیادی را با او هستم، در اینجا مادر همراه فرد معرفی میشود.
پس همراه ممکن است همسر، مادر، دوست یا فرزند باشد.
ما در مسیر سبز می گوییم در انتخاب همراه کسی را انتخاب کنید و معرفی نمایید که خیلی نزدیک به شما باشد و با شما زندگی کند، زمان های زیادی را با شما صرف کند و روی شما تاثیر گذار باشد.
نقش همراه در درمان اعتیاد یک مصرف کننده چگونه است ؟
اگر قرار است در مسیر سبز حرکت کنید و به نتیجه نهایی برسید، داشتن همراه خیلی به شما میتواند کمک کند. یک فردِ همراه، با آموزش گرفتن و با همراهی کردن، اتفاقات خوبی را در طول مسیر درمان برای فرد مصرف کننده رقم میزند.
چطور این اتفاق می افتد ؟
اولین پله درمان در مسیر سبز تنظیم خواب شبانه است، وقتی همراه شما همسرتان باشد و در یک خانه زندگی می کنید اگر این همراه بداند که شما باید ساعت ۱۰ شب خواب باشید سعی میکند فضای خانه را طوری فراهم کند که خوابیدن در آن ساعت اتفاق بیافتد. اگر می خواهد مهمانی یا قول و قراری بگذارند سعی میکند طوری برنامه ها را بچیند که ساعت ۱۰ خانه باشید و برنامه خواب سر ساعت انجام بگیرد.
اگر همراه در مسیر سبز شما را همراهی نکند، قرار می گذارد ،مهمانی هم می گذارد، ساعت ده و نیم یا یازده تازه شروع مهمانی اش است تا دو نیمه شب هم درگیر آن مهمانی خواهید بود .پس همراه کسی است که وقتی شما درمان اعتیاد را شروع کردید در کنار شما قرار بگیرد و بتواند با آموزش گرفتن بستری را فراهم سازد تا به شما کمک شود.
نقش همراه در مسیر سبز :
مثالی می زنم یکی از بزرگترین اصول درمان مسیر سبز خواب شبانه است وقتی قرار باشد ساعت ده ، یازده خواب باشد، اگر همراهش، همراه مصرف کننده باشد بستری را فراهم می کند، یا خانه را آرام میکند و شرایط را طوری تنظیم می کند که مسافر شب بتواند به راحتی مسیر را طی کند نه اینکه مهمانی بگذارد و انتظار داشته باشد که در مهمانی تا نیمه شب با او باشد و همراهیش کند.
وقتی قرار باشد ساعت ۷ صبح اولین وعده داروییش را بخورد ، ساعت را کوک می کند و بیدارش می کند.
وقتی قرار است فایل های شکرگزاری را گوش کند و به آنها عمل کند، این برای خود شما هم ضروری است که با او همراه باشید چون شما در این شکرگزاری باید در کنار هم باشید شما هم باید شکرگزاری کنید، این برای خود مسافر که برای شما هم واجب است،برای حالت ،درمانت و شرایط زندگیت مناسب است.
پس شما مسافر را همراهی می کنی در مسیر درمانش تا بتواند اتفاقات خیلی خوبی را رقم بزند و اگر مسافرم در مسئله جهان بینی کار می کند من هم همین کار را کنم چون من همراهش هستم، پس باید هم نگاهش هم باشم، هم فکرش هم باشم.
برای اینکه این همفکری را انجام بدهم باید آموزشهایی که مسافر می گیرد تا از این ضد ارزش ها بیرون بیاید من هم آموزش بگیرم. شاید گمان بر این باشد که او مصرف کننده هست ، من چرا باید در این قضایا باشم !مقصر او هست که زندگی ما به این جا کشیده شده ، او مقصر این مصرف بوده ، او رفته دنبال این قضایا !!!
مسیر سبز تعریفی دارد که اگر امروز جایگاه همراه یک مصرف کننده به ما داده شده این به واسطه خود ما بوده، به واسطه شرایط ما بوده ،برای موقعیت ما بوده و از جنس ضد ارزش ها در درون من وجود داشته که الان همراه یک مصرف کننده هستم .
ضد ارزش ها شامل کینه، نفرت، ترس ،ناامیدی، افترا ،دروغ و … است و مسیر سبز می گویند که شما که می آیی مسافرت را تهدید می کنی که اگر ترک نکنی ،اگر از اعتیادت خارج نشوی از تو جدا می شوم ….
حتی اگر هم از این مصرفکننده جدا شوی باز هم با یکی از جنس خودت زندگی دیگری را شروع می کنی. یا اگر دوباره ازدواج کنی یکی از جنس خودت را به تو می دهند.
یعنی چه از جنس خودت ؟
یعنی که شاید با یک مصرف کننده دیگری آشنا شوی یا با کسی آشنا شوی که در مصرف نباشد ولی درون او پر از کینه و نفرت باشد و حال خوبی نداشته باشد باعث شود چنین شخصی در مقابل تو قرار می گیرد ، پس به ما از جنس خودمان داده میشود .
اگر من امروز همراه مسافر هستم ،بهترین کار این است که برای خودم ،مسافرم و زندگیام یک حرکتی را بزنم، آموزش بگیرم و با آموزش ها او را در مسیر درمان همراهی کنم تا به درمان برسد و من هم بتوانم زندگی توام با آرامش را تجربه کنم.
از خود من نیازمند این آموزش ها هستم.
مسافری که همراه داشته باشد با مسافری که همراه نداشته باشد خیلی اوضاعش فرق می کند ،مثل اینکه مسافری که شروع به آموزش می کند و شروع به خواندن و نوشتن میکند اگر همسرش یا مادرش در منزل در کنارش نباشد و آموزش نگیرد و نداند ، با خودش میگوید که این چه می خواند و چه می نویسند چه کاری می کند!!!!!
این مهم است که من در شرایطی قرار می گیرم یک همراه داشته باشم یک چیزی بگویم زمانی که مصرف کننده به مشکل مالی برخورد می کند آیا مشکل مالی به شما ربطی پیدا نمی کند! آیا در زندگی شما تاثیر نمی گذارد !
اگر همسر یا فرزند شما که مصرف می کند اخلاقش بد شده آیا این رفتار روی شما ، روی فرزندانتان ، روی زندگی تاثیر نمی گذارد ؟!
مطمینا این ها تاثیر دارد، پس برای اینکه من یک همراهی را انجام دهم ، برای این که این تغییر در زندگی من رخ دهد باید من هم تغییر کنم. من یک قسمت از زندگی هستم و در زندگی همراه این فرد مصرف کننده بودم ،پس اگر امروز به لطف قدرت مطلق مصرفکننده من دارد آموزش می گیرد و تغییر می کند ،من هم باید پذیرای این تغییر باشم و در کنار او باشم ،اینجاست که این همراهی و آموزشها معنا و مفهوم پیدا میکند، اینجاست که این همراهی یعنی دو نفر که در یک مسیر هستند مشخص می شود.
یعنی من در راه درمان همراه همسرم هستم، همراه فرزندم هستم . این موهبت جایگاه و نعمتی است که به هرکس داده نمیشود.
این که شما در کنار یک فرد بیمار قرار بگیرید و پرستاریش را کنید و همراهیش را کنید و حرف دلش را بشنوید این نعمت و جایگاه است.
پس شکرگذار این جایگاه باشید و از این نعمت لذت ببرید.
مثال میزنم که بهتر این مسئله درک شود، یک نفری که شغل پرستاری را انتخاب میکند نمیتواند حالش از خون به هم بخورد، نمی تواند از بیمار متنفر باشد ،چرا چون شغل و جایگاهش این است و پذیرفته است .
جایگاهش پرستاری بوده و باید این خون و بیماری را بخواهد و بپذیرد و در این قضایا با محبت و صداقت مسیر درمان را برای او فراهم بسازد .
اگر شما میگویید که پرستاری شغلش بوده و می خواسته !من که نمیخواستم باشم! شما بر اساس خواسته های درونی ات این مسافر به شما داده شده , این جایگاه به شما داده شده، پس آنچه در وجود شما بوده از جنس و از شکل او دنیا در اختیارتان گذاشته است.
حال اگر قرار باشد این زندگی تغییر کند، باید شروع کنید به تغییر. و پرستار محبت باشید، همراه مسافر باشید.
امیدوارم بهترین ها برای شما همراهان عزیز اتفاق بیفتد و در مسیر درمان همسران ، فرزندانتان باشید ،که مسیر نعمت، عزت، سلامتی خداوندی برای شما رقم بخورد.
موفق و پایدار باشید.